hawed، دست چپ رفتن، به دست چپ رفتن، من من کردن، دست چپ بردن
چاودار، جویدن، بادندان خرد وپاره کردن
چطوری
در انتظار، منتظر بودن، منتظر شدن، انتظار داشتن، در کمین نشستن
بدهکار، بدهکار بودن، مدیون بودن، مرهون بودن، دارا بودن
امیدوارم
بی نظیر
باز شدن، گرم شدن، اب شدن، گداختن
پاشو، اه گفتن