عادات غذاییfood habits, dietary habits, eating habitsواژههای مصوب فرهنگستانرفتار افراد در انتخاب و مصرف غذا
outbidsدیکشنری انگلیسی به فارسیبیرون از خانه، بیشتر توپ زدن از، روی دست کسی رفتن، بیشتر پیشنهاد دادن از
خرید عادتیhabit buyingواژههای مصوب فرهنگستانخرید یک کالا بهدفعات بهدلیل رضایت از خرید در دفعات پیشین