عادات غذاییfood habits, dietary habits, eating habitsواژههای مصوب فرهنگستانرفتار افراد در انتخاب و مصرف غذا
outbidsدیکشنری انگلیسی به فارسیبیرون از خانه، بیشتر توپ زدن از، روی دست کسی رفتن، بیشتر پیشنهاد دادن از
میزان عمومیسواریriding habitsواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تمایل به استفاده از حملونقل عمومی در یک محدودۀ مشخص نسبت به جمعیت آن محدوده