فساد، خمیر کردن، رنگ غلیظ زدن به
مضطرب، خمیر کردن، رنگ غلیظ زدن به
همدردی
محارب، دغل باز، طرار، وانمود کننده
تحمیل شده
همدلی، یکدلی، تلقین، انتقال فکر