چرت زدن
چسبیده، وابسته بودن، لولا زدن، منوط بودنبر
خندیدن، قوز کردن، خم کردن، بشکل قوز دراوردن، تنه زدن
جینسینگ
مهندس
enchain، زنجیر کردن، در زنجیر نهادن، محکم نگاه داشتن، مقید ساختن
سینچینگ، محکم بستن، تنگ یا کمربند بستن
overpinching
پین کردن
وینچینگ، با چرخ یا دستگیره کشدن
غیر قابل تحمل، پایدار، ثابت قدم، مصمم