enclosedدیکشنری انگلیسی به فارسیمحصور شده است، محصور کردن، در جوف قرار دادن، در میان گذاشتن، به پیوست فرستادن، در اغوش گرفتن
enclosesدیکشنری انگلیسی به فارسیمحصور، محصور کردن، در جوف قرار دادن، در میان گذاشتن، به پیوست فرستادن، در اغوش گرفتن