endureدیکشنری انگلیسی به فارسیتحمل کن، تحمل کردن، بردباری کردن، طاقت چیزی راداشتن، تاب چیزی را اوردن، متحمل شدن
پست سرپوشیدهindoor substationواژههای مصوب فرهنگستانپست برقی که برای محافظت آن در برابر تأثیرات هوای آزاد در داخل ساختمان نصب میشود