25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بینم
indoor
insides
innermost
internalizes
internalization
بیشتر بدانید
مدحت سرای
خردرچمن
زنجموره
پوما
WbN
مادیرا
جستوجوی دقیق
innards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درونی، قسمتهای داخلی، اعضای داخلی حیوان یا انسان
جستوجوی همآوا
enarch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انارک
inearths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inearths
inarch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قاچاق
genarch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژنرال
inerts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inerts
بیشتر
۴ واژه همآوا
جستوجوی متن
اندرونه (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
innards
بخش درونی (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
innards
رودگان (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
innards
درونه (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
innards
دل و روده (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
innards
بیشتر
۲ واژه در متن