internists، متخصص داروهای درونی، پزشک امراض داخلی
متخصص داخلی، متخصص داروهای درونی، پزشک امراض داخلی
interned، داخل شدن در، وارد کردن، توقیف کردن
اینترنت
رایاتار. به چَمِ (معنیِ) تارِ رایانه ها.
سایت اینترنتی