تخت متوسطqueen size bed, queen bedواژههای مصوب فرهنگستانتختی دونفره، بزرگتر از تختهای دونفرۀ معمولی و کوچکتر از تختهای بزرگ، با ابعاد 150 × 200 سانتیمتر
کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با قرارهایِ قبلیِ بین طرفین معامله، مُلغی تلقّی مشوند.
رِجْلِ قَنطورِسRigil Kentaurus, Alpha Centauriواژههای مصوب فرهنگستانسومین ستارۀ پرنور آسمان شب و پرنورترین ستارۀ صورت فلکی جنوبی قَنطورِس از قدر 0/3ـ که نزدیکترین ستارۀ بارز به خورشید است
ادراکدیکشنری فارسی به انگلیسیapprehension, cognition, cognizance, comprehension, conception, grasp, grip, ken, knowledge, light, perception, realization, senses, view, world
فهمدیکشنری فارسی به انگلیسیapprehension, comprehension, grasp, grip, head, ken, knowledge, light, perception, realization, recognition, scope, senses, understanding, view, wit, world