کلوفلغتنامه دهخداکلوف . [ ک َ ] (ع ص ) کار دشوار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). امر شاق . (اقرب الموارد).
clubدیکشنری انگلیسی به فارسیباشگاه، انجمن، کانون، چماق، گرز، باتون، مجمع، خال گشنیز، خاج، عمود، چماق زدن، تشکیل باشگاه یا انجمن دادن