نیمچهنخrovingواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعهای از الیاف که بهصورت موازی و بدون تابیدن در کنار هم قرار میگیرند 2. ساختاری که از چند رشته لیف تقریباً نازک تشکیل شده و از محصولات میانی صنعت ریسندگی است
روینگلغتنامه دهخداروینگ . [ ی َ] (اِ) روین . روناس . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از برهان ). فوه . روین . روناس . رویناس . روغناس . فوةالصبغ. (یادداشت مؤلف ). رجوع به روناس شود.
ravenدیکشنری انگلیسی به فارسیکلاغ سیاه، غراب، چپاول، کلاغ زنگی، حرص زدن، غارت کردن، قاپیدن، با ولع بعلیدن، مشکی