knockoutدیکشنری انگلیسی به فارسیناک اوت، ضربه فنی، ضربت قاطع، ضربه فنی کردن، از پا در اوردن، ویران کردن
پرانش 2ejection 2, knockoutواژههای مصوب فرهنگستانبیرون راندن قطعۀ فشردهشده با یکی از سنبهها از درون حفرۀ قالب، پس از تکمیل عمل فشردن
پرانش 2ejection 2, knockoutواژههای مصوب فرهنگستانبیرون راندن قطعۀ فشردهشده با یکی از سنبهها از درون حفرۀ قالب، پس از تکمیل عمل فشردن
پرانش 2ejection 2, knockoutواژههای مصوب فرهنگستانبیرون راندن قطعۀ فشردهشده با یکی از سنبهها از درون حفرۀ قالب، پس از تکمیل عمل فشردن