ماته، بوریا پوش کردن، با حصیر پوشاندن، در هم گیر کردن
mattoid
مشت، بادکل مجهز کردن
خرد شده، گفتن، دهنه زدن، در دهان گذاشتن، فرمودن، ادا و اصول در اوردن
مستهجن
دستمزد
ماتیسون
ماتادی
matted
اصلاح شده
بدون شکل، بیقالب
فرمت شده، قالب دار
متقابل