آمیزة خطمشیpolicy mixواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای متوازن از سیاستها و ابزارهای سیاستی که برای دستیابی به هدف مشترک همراه با هم به کار گرفته میشوند متـ .آمیزة سیاستی
موشیmouseواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل شود و با حرکت دادن آن بتوان مکاننما را بر روی صفحۀ نمایش جابهجا کرد و با دکمههای آن به سامانه فرمانهایی داد
صحنهبندیmise-en-scene (fr.), setting 3واژههای مصوب فرهنگستانچینش عناصر مختلف، مانند آرایهها، بازیگران، دوربین، نور، صحنهافزار، برای ایجاد تأثیر مطلوب بصری