meddlingدیکشنری انگلیسی به فارسیمداخله، فضولی کردن، در وسط قرار دادن، دخالت بیجا کردن، مداخله کردن، امیختن، ور رفتن
جبر نقشهmap algebraواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدلسازی با استفاده از فرایندهای جمع و تفریق و ضرب و تقسیم نقشهها با بهرهگیری از عملگرهای ریاضی برای ترکیب دو یا چند نقشه متـ . مدلسازی نقشهنگاشتی cartographic modelling
بازآرایی فامینهchromatin remodellingواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در ساختار هستهتن که بستری برای فعالیت ژنها فراهم میکند
مدلسازی اتاقکیcompartmental modellingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدلسازی بر پایۀ تحلیل سامانههای حیاتی ازطریق انتقال محلول از یک اتاقک به اتاقک دیگر
مدلسازی چنداتاقکیmulticompartmental modellingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدلسازی بر پایۀ تحلیل سامانههای حیاتی ازطریق انتقال محلول بین چند اتاقک
مدلسازی محاسباتیcomputational modellingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مدلسازی که در آن از نتایج محاسبات یک سامانۀ رایانهای برای توصیف و پیشبینی رفتار یک سامانۀ فیزیکی استفاده میشود