تحلیل همسایگیnearest-neighbor analysisواژههای مصوب فرهنگستانروشی که باستانشناسان برای بررسی پراکنش محوطههای باستانی همجوار و چگونگی ارتباط میان آنها به کار میبرند
snaresدیکشنری انگلیسی به فارسیتله ها، دام، کمند، تله، بند، بدام انداختن، بغرنج کردن، گوریده شدن، با تله گرفتن