nauseateدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن
nauseatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتهوع، حالت تهوع دست دادن، بالا آوردن، متنفر ساختن، از رغبت انداختن، منزجرکردن