جهش نوریختneomorphic mutation,neomorphicواژههای مصوب فرهنگستانجهشی که به تولید دِگرهای با فعالیت نو منجر میشود متـ . نوریخت1 neomorph1
دِگرۀ نوریختneomorphic alleleواژههای مصوب فرهنگستاندِگرهای جهشیافته با فراورده یا فعالیتی نو متـ . نوریخت2 neomorph2
جهش نوریختneomorphic mutation,neomorphicواژههای مصوب فرهنگستانجهشی که به تولید دِگرهای با فعالیت نو منجر میشود متـ . نوریخت1 neomorph1