nitrogenizingدیکشنری انگلیسی به فارسینیتروژن زدایی، با نیتروژن ترکیب کردن، تبدیل به ازت کردن، دارای نیتروژن کردن
nitrogenizeدیکشنری انگلیسی به فارسینیتروژن زدگی، با نیتروژن ترکیب کردن، تبدیل به ازت کردن، دارای نیتروژن کردن
nitrogenizingدیکشنری انگلیسی به فارسینیتروژن زدایی، با نیتروژن ترکیب کردن، تبدیل به ازت کردن، دارای نیتروژن کردن
nitrogenizeدیکشنری انگلیسی به فارسینیتروژن زدگی، با نیتروژن ترکیب کردن، تبدیل به ازت کردن، دارای نیتروژن کردن
تراز نیتروژنnitrogen balance, balance of nitrogenواژههای مصوب فرهنگستانتفاوت میان مقدار نیتروژن مصرفی و نیتروژن دفعشده
نیتروژن گیاهرَسplant available nitrogenواژههای مصوب فرهنگستانمقدار نیتروژنی که گیاه برای رشد، از لجنی که بر روی زمین پخش شده است، میتواند جذب کند