نوگیوشلغتنامه دهخدانوگیوش . (اِخ ) نام پادشاه جزیره ٔ طرطیانیوش است و آن جزیره ای بوده که عذرا در آن جزیره افتاد و نجات یافت . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
نؤوشلغتنامه دهخدانؤوش . [ ن َ ئو ] (ع ص ) نَؤش . توانا و سخت گیرنده . (ناظم الاطباء). توانا و چیره دست . (منتهی الارب ).
نوویلغتنامه دهخدانووی . [ ن َ وَ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به نوا است و آن شهر کوچکی است از توابع ناحیه ٔ حوران از نواحی دمشق که منزل ایوب نبی بود و قبر سام بن نوح نیز در آنجاست . (از ریحانة الادب ج 4 ص 252، نقل از مراصدالاطلاع
نوویلغتنامه دهخدانووی . [ ن َ وَ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به نوی که قریه ای است به شام . (از منتهی الارب ).
نوویلغتنامه دهخدانووی . [ ن َ وَ وی ی ] (اِخ ) محمدبن عمربن عربی بن علی معروف به نووی و مکنی به ابوعبدالمعطی ، از علمای قرن چهاردهم هَ . ق . است . در معجم المطبوعات 37 جلد کتاب از تصانیف او نام برده شده و از آن جمله است : 1 -