passiveدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفعل، غیر فعال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، تابع، تاثر پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع وتسلیم، بی حال، بی حس
لرزهشناسی ناکُنشیpassive-source seismologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش لرزهای با استفاده از دادههای حاصل از لرزشهای طبیعی
passiveدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفعل، غیر فعال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، تابع، تاثر پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع وتسلیم، بی حال، بی حس
خرابیناتابfail-passiveواژههای مصوب فرهنگستانویژگی سامانهای که در صورت بروز خرابی، بدون هشداردهی، از کار میافتد