جهت مجهولpassive voiceواژههای مصوب فرهنگستانجهتی که در آن فاعل دستوری دارای نقش معنایی مفعول در جملۀ معلوم است
passiveدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفعل، غیر فعال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، تابع، تاثر پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع وتسلیم، بی حال، بی حس
passiveدیکشنری انگلیسی به فارسیمنفعل، غیر فعال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، تابع، تاثر پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع وتسلیم، بی حال، بی حس
خرابیناتابfail-passiveواژههای مصوب فرهنگستانویژگی سامانهای که در صورت بروز خرابی، بدون هشداردهی، از کار میافتد