مکث، مکی کردن
سوزش، بحالت موازنه دراوردن، ثابت واداشتن
کیسه، در جیب گذاردن، بلعیدن
ارزیابی
قدم زدن، گام زدن، با قدم اهسته رفتن، قدم رو کردن، پیمودن
گذراندن، عبور، مرگ، گذرنده، مرور، در گذشت، فانی، زود گذر، بالغ بر
به طور ضمنی