هذیان گزندpersecutory delusion, delusion of persecutionواژههای مصوب فرهنگستانباور راسخ و کاذب به اینکه دیگران علیه فرد دست به توطئه و تهدید میزنند
persecutesدیکشنری انگلیسی به فارسیتعقیب می کند، دنبال کردن، ازار کردن، جفا کردن، پاپی شدن، دائما مزاحم شدن و اذیت کردن
persecutesدیکشنری انگلیسی به فارسیتعقیب می کند، دنبال کردن، ازار کردن، جفا کردن، پاپی شدن، دائما مزاحم شدن و اذیت کردن
disperseدیکشنری انگلیسی به فارسیپراکنده، پراکنده کردن، متفرق کردن، متفرق ساختن، پریشان کردن، پریشان شدن
بسپراکندهpolydisperseواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بسپاری که مولکولهای آن وزنهای مولکولی متفاوت دارند