25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
depersonalizes
split personality
personifying
personify
personified
personifies
بیشتر بدانید
اذاخة
زمان حال گسترده
impugning
زهرناک
مفصل لغزشی
وسایل غذاخوری یکنفره
جستوجوی دقیق
personifier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت
جستوجوی همآوا
personified
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، شخصیت دادن به، دارای شخصیت کردن، رل دیگری بازی کردن
personifies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، شخصیت دادن به، دارای شخصیت کردن، رل دیگری بازی کردن