شادترین، بارانی، پر باران، تر، رگبار گرفته
سلطنت کرد، سلطنت یا حکمرانی کردن، حکمفرما بودن
ramjets
سریعتر، بارانی، پر باران، تر، رگبار گرفته
دوباره خوشحالم
حاکم
brainiest، بافکر، خوش فکر
گرانترین