پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
تلسکوپ پرتوایکسX-ray telescope, X-ray multi-mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای آشکارسازی پرتوهای ایکس
تقویت اتفاقیaccidental reinforcement, incidental reinforcementواژههای مصوب فرهنگستانتقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامهریزینشده
تقویت ناپیوستهpartial reinforcement, intermittent reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتکنندهای که پیوسته نباشد خواه دورهای باشد خواه نادورهای
تقویت پیوستهcontinuous reinforcement, continuous reinforcement schedule, continuous schedule of reinforcementواژههای مصوب فرهنگستاندر شرطیسازی کنشگر، هر الگوی تقویتی که در آن هر پاسخ صحیح تقویت میشود
برنامۀ تقویتschedule of reinforcement, reinforcement scheduleواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای در شرطیسازی که معین میکند چه مواردی از پاسخ تقویت شود
بازتکرارreiterationواژههای مصوب فرهنگستانکاربرد مکرر یک واحد واژگانی یا مترادفهای آن برای ایجاد انسجام در متن
پیایند 3sereiواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ کامل مراحل پیاپی در توالی جنگل که در هریک اجتماع گیاهی متفاوت استقرار مییابد