revoltدیکشنری انگلیسی به فارسیشورش، انقلاب، طغیان، بهم خوردگی، شوریدن، شورش یا طغیان کردن، اظهار تنفر کردن
روئیللغتنامه دهخداروئیل . (اِخ ) پسر یعقوب و برادر مادری یوسف . (ناظم الاطباء). نام پسر مهتر یعقوب علیه السلام نه از مادر یوسف علیه السلام . (شرفنامه ٔ منیری ). نام پسری از یعقوب و آن مصحف رویین باشد. (یادداشت مؤلف ).
revoltsدیکشنری انگلیسی به فارسیشورش، انقلاب، طغیان، بهم خوردگی، شوریدن، شورش یا طغیان کردن، اظهار تنفر کردن
revoltsدیکشنری انگلیسی به فارسیشورش، انقلاب، طغیان، بهم خوردگی، شوریدن، شورش یا طغیان کردن، اظهار تنفر کردن