25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
آورتا
blood vessel
مویرگ، مویرگ
آرطی
sprain
sprains
بیشتر بدانید
desulfurized
بندبهیتن
چرخ شکنجه
بوزدایی
فلنگ را بستن (خودمانی)
بیتقوایی
جستوجوی دقیق
ripgut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رگ
جستوجوی همآوا
rajput
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rajput
repute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرت دارد، اشتهار، سابقه، اوازه داشتن، شمردن، فرض کردن، شهرت داشتن
house of ill repute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه بیمارستانی