رقبا، رقیب، حریف، هم چشمی، سبقت گیر، هم چشمی کننده، رقابت کردن
رقیب
بی رحم
اشکال، شیپور بیدارباش، طبل بیدار باش
نشان می دهد، فاش کردن، معلوم کردن، ظاهرکردن، اشکار کردن، ظاهر ساختن
reboils
رقابت
ادای احترام، رقیب، هم اورد، رقابت کردن، رقیب شدن
محروم کردن
فرار از زندان
nonrivals