روبرلغتنامه دهخداروبر. [ ب ُ ] (اِ مرکب ) (از: رو + بُر، مخفف بُریده ) الگو. مدل . و رجوع به روبر کردن شود.
روبرفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه از روی آن چیزی را برش میدهند؛ الگو.۲. پارچه یا لباسی که از روی الگو بریده شده باشد.
سطحنوردroverواژههای مصوب فرهنگستانفضاپیما یا بخشی از آن که میتواند پس از فرود بر سطح جسمی سماوی، مانند سیاره یا قمر یا سیارک، حرکت کند و بهصورت خودکار یا با هدایت فضانوردان به کاوش بپردازد