روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
royaltyدیکشنری انگلیسی به فارسیحق امتیاز، از خانواده سلطنتی، حق التالیف، اعضای خانواده سلطنتی، حق الامتیاز، حق الاختراع
royaltyدیکشنری انگلیسی به فارسیحق امتیاز، از خانواده سلطنتی، حق التالیف، اعضای خانواده سلطنتی، حق الامتیاز، حق الاختراع
corduroyدیکشنری انگلیسی به فارسیبند ناف، مخمل نخی راه راه، شلوار مخمل کبریتی، مخمل کبریتی، مخملی کردن