شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
حد پسین تاریخگذاری،حد پسینterminus post quem, TPQواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گاهنگاری نسبی که در آن قدمت شیء تاریخگذاریشده در یک لایه نشانگر آن است که لایههای زبرین قدمت کمتری از آن شیء دارند
پیوندکscion, cionواژههای مصوب فرهنگستانجوانه یا بخشی از شاخه با یک یا چند جوانه که بر روی پایه قرار داده میشود و بخش هوایی گیاه پیوندی را تشکیل میدهد
میانپایهinterstock, interstem, intermediate stock, intermediate scionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ترکیب پیوندی برای ایجاد سازگاری که بین پایه و پیوندک قرار داده میشود
میانپایهinterstock, interstem, intermediate stock, intermediate scionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ترکیب پیوندی برای ایجاد سازگاری که بین پایه و پیوندک قرار داده میشود