شکوللغتنامه دهخداشکول . [ ش ُ ] (اِ) جلدی . چابکی . چستی . چالاکی . تیزدستی . (ناظم الاطباء). جلدی و چابکی . (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از برهان ).
شکوللغتنامه دهخداشکول . [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شَکل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شکل شود.
سنگتراشSculptor, Scl, Sculptorواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کمنوری در آسمان جنوبی (southern sky) و در مجاورت صورت قیطُس
پردیس تندیس،پارک تندیسsculpture park,sculpture gardenواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که در آن مجسمههای مختلف را در محیطی خوشمنظره به نمایش میگذارند