secrecyدیکشنری انگلیسی به فارسیمحرمانه، محرمانه بودن، پنهان کاری، رازداری، راز، خفا، سری بودن، نهانکاری، اختفا، راز پوشی، پوشیدگی، خفیه
رازمانی پسسوbackward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی که بنا بر آن لو رفتن کلید نشستهای پیشین باعث نمیشود که امنیت نشست کنونی به خطر بیفتد
رازمانی پیشسوforward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در طرح تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید یک نشست تنها بر امنیت همان نشست تأثیر گذارد و تهدیدی برای امنیت نشستهای پیشین نباشد
رازمانی پیشسوی کاملperfect forward secrecy, PFCواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در طرحهای تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید اصلی که از آن برای تولید کلیدهای نشست استفاده میشود، امنیت کلید نشستهای پیشین را تهدید نکند
رازمانی پسسوbackward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی که بنا بر آن لو رفتن کلید نشستهای پیشین باعث نمیشود که امنیت نشست کنونی به خطر بیفتد
رازمانی پیشسوforward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در طرح تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید یک نشست تنها بر امنیت همان نشست تأثیر گذارد و تهدیدی برای امنیت نشستهای پیشین نباشد
رازمانی پیشسوی کاملperfect forward secrecy, PFCواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در طرحهای تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید اصلی که از آن برای تولید کلیدهای نشست استفاده میشود، امنیت کلید نشستهای پیشین را تهدید نکند
رازمانی پسسوbackward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی که بنا بر آن لو رفتن کلید نشستهای پیشین باعث نمیشود که امنیت نشست کنونی به خطر بیفتد
رازمانی پیشسوforward secrecyواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیتی در طرح تبادل کلید که بنا بر آن لو رفتن کلید یک نشست تنها بر امنیت همان نشست تأثیر گذارد و تهدیدی برای امنیت نشستهای پیشین نباشد