شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
سونچلغتنامه دهخداسونچ . [ ن َ ] (اِخ ) امیرالامرای خراسان و اتابک ابوسعید بهادرخان ، در زمان سلطنت اولجایتو. رجوع به تاریخ مغول ص 309، 308، 313، 321، <span c