اثر 2signatureواژههای مصوب فرهنگستاننشان یا رد قابلرؤیت که شناسایی شیء برجاگذارندۀ نشان را امکانپذیر میسازد
بازامضای وکالتیproxy resignatureواژههای مصوب فرهنگستانامضایی که در آن وکیلی نسبتاً معتمد، امضای یک نهاد بر روی یک پیام مشخص را به امضای نهادی دیگر بر روی همان پیام تبدیل میکند؛ این وکیل قادر به تولید امضا بر روی پیامهای دلخواه از سوی هیچیک از این دو نهاد نیست
اثر هواگردaircraft signatureواژههای مصوب فرهنگستاناثر القایی هواگرد بر اندازهگیریهای مغناطیسی هوابُرد
امضای پروتگانproteome signatureواژههای مصوب فرهنگستانالگوهای خاصی از زیرپروتگانهای مختلف یک سامانۀ زیستی در زمان و مراحل تکوینی معین