تکان خوردن، زد و خورد، کشمکش، جنگ جزئی، زد و خورد کردن
نشانه گذاری، زد و خورد کننده
skirmishingly
درگیری ها، زد و خورد، کشمکش، جنگ جزئی، زد و خورد کردن
جدا شده، زد و خورد کردن
skirmish
battle, skirmish
confrontation, skirmish
outskirmish