شل شدن، بدور محور ثابتی گشتن، چرخیدن
اسلوم
لعنتی
کشته شد، مقتول، کشته شده
سرباره، تفاله گرفتن از
کشتن، ذبح کردن، ادمکشی کردن، با خشونت کشتن، بقتل رساندن، کشتار کردن