solacesدیکشنری انگلیسی به فارسیآرزو می کنم، تسکین، مایه تسلی، خوشی، تسلیت خاطر، ارامش، تسلی دادن، ارام کردن، تسلیت گفتن
solaceدیکشنری انگلیسی به فارسیآرامش، تسکین، مایه تسلی، خوشی، تسلیت خاطر، ارامش، تسلی دادن، ارام کردن، تسلیت گفتن