speechدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانی - گفتار، گفتار، سخنرانی، سخن، صحبت، نطق، حرف، خطبه، گویایی، قوه ناطقه، خطابت
اندامهای آواییvocal organs, speech organsواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ اندامهایی که در تولید آواهای زبان سهیم هستند، از پردۀ دیافراگم تا لبها
speechدیکشنری انگلیسی به فارسیسخنرانی - گفتار، گفتار، سخنرانی، سخن، صحبت، نطق، حرف، خطبه، گویایی، قوه ناطقه، خطابت