squallدیکشنری انگلیسی به فارسیسرقت، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن
تندوَزهsquallواژههای مصوب فرهنگستان1. بادی قوی با شروع ناگهانی و تداوم چنددقیقهای و کاهش نسبتاً ناگهانیِ سرعت 2. توفان شدید محلی که بادی همراه با ابر و تندر و آذرخش و گاهی بارش است
scaldدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزاندن، سوختگی، تاول، اثر اب جوش بر روی پوست، با آب گرم سوزاندن، اب جوش ریختن روی، تاول زده کردن، اب پز کردن
squallsدیکشنری انگلیسی به فارسیسوگواری، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن
squallsدیکشنری انگلیسی به فارسیسوگواری، بوران، فریاد، توفان، باد، ضجه، باد بی سابقه و شدید، فریاد زدن، توفانی شدن