stagesدیکشنری انگلیسی به فارسیمراحل، مرحله، صحنه، طبقه، صحنه نمایش، پله، وهله، پایه، پردهگاه، اشکوب، در صحنه ظاهر شدن، مرحله دار شدن
جُرم صحنهساختیstaged crimeواژههای مصوب فرهنگستانجرمی که در آن خلافکار با تدبیر و برنامهریزی و تحریف واقعیت مأمور قانون را به اشتباه میاندازد