بازایستادن
ایستادن
خم شدن، خمیدگی، دولا شدن، سرفرود آوردن، خمیدن
استاف
سوپ، تنگ، سبو، قدح اب مقدس
توقف سوت
توقف
متوقف کردن
متوقف شد، موقوف
متوقف می شود
مسدود کردن، با چوب پنبه بستن، با دریچه بستن
stop
اشتباه
صدای جیر جیر
توقف کامل، نقطه، وقفه کامل
مفهوم