substantiateدیکشنری انگلیسی به فارسیاثبات، ماهیت جسمانی دادن به، شکل مادی بخشیدن به، با دلیل و مدرک اثبات کردن
اثبات کردندیکشنری فارسی به انگلیسیascertain, corroborate, demonstrate, prove, substantiate, validate, verify