خرابکاری، خرابکار، توطئه گر، ویران، واژگون، وابسته به خرابکاری
عامل یا حامی براندازی
فعالیت حیرت انگیز
خرابکاری می کند، خرابکار، توطئه گر
subversive
فراموشی
غیرقابل تحمل
غیر قابل انکار