tappedدیکشنری انگلیسی به فارسیشنود گذاشت، شیر آب زدن به، ضربات اهسته وپیوسته زدن، سوراخ چیزیرا بند اوردن، از شیر اب جاری کردن
خط اصلی 3tapped line, teed lineواژههای مصوب فرهنگستانخطی که خطهای فرعی/ شاخهخطها از آن منشعب میشوند