ترماییقلغتنامه دهخداترماییق . [ ت ِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی ترمائیک . رجوع به قاموس الاعلام ترکی و ترمائیک شود.
ترموشلغتنامه دهخداترموش . [ ت َ ] (اِ) درختی ترش مزه که ترمش نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 279 ب شود.
طرموقلغتنامه دهخداطرموق . [ طُ ] (ع اِ) شب پره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خفاش . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ).
طرماجلغتنامه دهخداطرماج . [ طَ ] (اِخ ) موضعی است در قول ابووجزه ٔ سعدی آنجا که گوید : کأن َّ صوت حداها و القرین بهاترجیع مغترب نشوان لجلاج نعب ُ الاشاهیب فی الأخبار یجمعهاو اللیل ساقطة اوراقه داج حتی اذاما ایالات ٌ جرت برحاًو قد ربعن الشوی عن
ترمائیکلغتنامه دهخداترمائیک . [ ت ِ ] (اِخ ) (خلیج ...) نام باستانی خلیج سالونیک . رجوع به ترم و سالونیک شود.