tippleدیکشنری انگلیسی به فارسینیشکر، مشروب، نوشابه، دائم الخمر بودن، مست کردن، میگساری کردن، همیشه نوشیدن
tipplesدیکشنری انگلیسی به فارسینمونه ها، مشروب، نوشابه، دائم الخمر بودن، مست کردن، میگساری کردن، همیشه نوشیدن
چندبارۀ بلندمسیرlong-path multipleواژههای مصوب فرهنگستانبازتاب چندبارهای که به سبب طولانی بودن مسیر بازتاب، بهصورت رویدادهای مجزا مشاهده میشود